سلام به همه دوست جونیای خوب و مهربونم  .ممنون بابت مهربونیاتون مخصوصآ ساناز جون و طیبا جون و بارانه جون و گلی جون

یکشنبه شب یه بارونی اینجا میبارید  که من درطول عمر ?? ساله ام اینجوریشو ندیده بودم یه خونه خرابه روبه روی خونمون هست که بر اثر باد و بارون اون شب نصف دیوارش ریخت تو کوچه   و خدا رو شکر که اون موقع کسی اونجا نبود وگرنه حتمآ صدمه میدید

خب به سلامتی من و شوشو هم به جرگه تماشاگران لاست پیوستیم    ?(میدونم بابا همه تمومش کردن )بعد از یه ماه دنبالش بودن و یه ماه هم دی وی دی ها تو خونه خاک خوردن من و شوشو یه وقتی گیر اوردیم و تونستیم این سریالو ببینیم  

روانشناسی ابروها

در بررسی هایی که بر روی شکل ابروها و رابطه آنها با شخصیت انسان انجام گرفته است، دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که هر شکلی از ابرو با شخصیت صاحب آن رابطه دارد.

در اینجا به چند شکل از ابروها و رابطه آنها با شخصیت افراد اشاره می شود:

?- ابروهای نرم و کم پشت نشانه ناپختگی و بی تجربگی است.

?- ابروهای پرپشت نشانه تحرک زیاد و پرانرژی بودن است.

?- ابروهای بلند نشانه ثبات شخصیت و تلاش و کوشش فراوان است.

?-  ابروهای کوتاه نشانه عدم استواری و خیالاتی بودن است.

?- ابروهای پیوسته نشانه حساس بودن است.

?- ابروهای دور از هم نشانه ضعف و انزوا طلبی و ناپختگی است.

?- ابروهای نزدیک به چشمها نشانه اراده قوی و تمرکز ذهن است.

?- ابروهای صاف نشانه شخصیت محکم و لجباز است.

?- ابروهای کمانی نشانه نیرو و نشاط و گرمی است.

??-  ابروهایی که انتهای آنها به سمت بالاست نشانه جرأت و نشاط و شادمانی است.

??-  ابروهایی که انتهای آن افتاده است نشانه پیچیدگی شخصیت و اضطراب است.

به طور کلی می توان گفت:

ابروهای پرپشت: نشانه فعالیت، ابروهای بلند: نشانه اراده، ابروهای بالا : نشانه جرأت و ابروهای کمانی: نشانه گرمی و اشتیاق است

------------------------------------------------------------------

فعلآ

سلام .سلام سلام.امیدوارم که همگی خوب و خوش باشین صبح روز پائیزیتون هم بخیر 

پنج شنبه با شوشو و وروجک رفتیم بازار و پارچه خریدیم تا یه کت کوتاه واسه پیراهنم بدوزم (آخه پشتش خیلی بازه ) بعد از خرید هم رفتیم خونه مادر شوهری اینا که خواهر شوهر و جاری جان هم اونجا بودن و بعبارتی جمعشون جمع بود و گل سر سبدشون کم بود       که این مشکل هم با قدم رنجه فرمودن عروس بزرگه حل شد      .بعد از شام و شب نشینی اومدیم خونه و دو قسمت از لاست رو نگاه کردیم و بعدش هم لالا  

جمعه هم به بطالت گذشت و کار زیادی نکردیم و جائی هم نرفتیم و میخواستیم ادامه لاست رو ببینیم که نمیدونم چه مرگش شده بود و نشون نمیدادو بعد از خوردن شام و دیدن اخرین قسمت سریال محبوبم (مر گ تد ریجی یک رویا) و کمی بازی کامپیوتری به همراه وروجک رفتیم لالا کردیم .

دیروز هم مامان اومد دنبالم و باهم رفتیم خیاطی و پارچه رو دادیم و خانوم خیاط هم اندازه مو گرفت و قرار شد پنجشنبه برم واسه پرو .بعدش هم اومدم خونه و تند تند یه غذائی درست کردم و شوشو از سر کار اومد خونه و با هم بحثمون شد         (کمی شدتش زیاد بود   ) ولی کمتر از یکساعت نگذشته بود که درجه عشقولانه ایمون زد بالا و با هم آشتی کردیم            .شب هم به زحمت وروجک رو خوابوندم و خواستیم ادامه لاست رو ببینیم که بازم قسمت نشد            .ما هم موندیم تو خماری   

به احتمال زیاد عروسی ای که میخوایم بریم  تو تالار نیست و بنا به دلایلی تالار رو کنسل کردن و تو خونه خودشون جشن میگیرن

راستی چه خبره ؟تو وبلاگ هرکس میری با قطرات شبنم روبرو میشیم .؟  

الان هم میخوام برم خونه مامان اینا و بعد از شام با شوشو برمیگردیم خونه

خوش باشین  .   فعلا